اگه یه آدمی دیدین که زیر چشاش از بیخوابی کبوده، اون منم!
اگه یکی دیدید که به سرعت نور ازین‏ور میره اون‏ور، اون منم!
اونی که هرکار کنه آخرش وقت نمی‏کنه بخوابه، منم!
اونی که هی دبیر‏سرویسش ازش شاکیه، منم!
اونی که روز اول که میاد خبرگزاری میشینه پشت میز خبر میگیره، من نیستم! یکی از بچز اقتصاده!
خلاصه دیگه...
اونی که وقت نداره سایت بره و هر چند روز یه بار نمیرسه وبشو بچکه، منم!!!!!

پ.ن1:امروز هم روز شیمی بود! روز آووگادرو... روز مول!

پ.ن2: شعر پست (می‏شناسی‏ام؟) مال خودمه... حتا اگه یه قسمت کوتاهش بنا بر تصادف از یه شاعر معروف باشه... . ادعای بعضیا رو نمیپذیرم... من دزد نیستم.

امشب
از پشت ماه نگاهم کردی
اما من
به نبودن‏های یک‏خط‏ در میانت
عادت کرده‏ام...
گرگ‏و‏میش صبح که می‏شود
بیدار می‏شوم
و تلاش‏هایم
برای دوباره بوییدن تو...
.
.
من هنوز هم
هر صبح بیدار می‏شوم...
و تو
که حتی نبودنت هم
جاری روزهای من است...

نیستی...
یا شاید هم
من جایم را عوض کرده‏ام...

پ.ن: پ.ن پست قبل کماکان به قوت خود باقیست...

گاهی...
یه بچه مجبوره هم بچه‏ی اول باشه هم آخر... چون تنها همین یکی رو دارن...
گاهی...
یه بچه اونقدر خواهر و برادر بزرگتر و کوچکتر داره که بودن و نبودنش احساس نمیشه....
گاهی...
این جمله‏آخر رو نمی‏نویسم...!

پ.ن: از کامنت خصوصی بدم میاد... نذارید لطفن.