ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]

 

ای دوست...
می‏شناسی مرا؟
ببخش...
طغیا‏ن‏های دیگرگونه‏ام
شاید از قابیل باشد...
آخر
من از نسل هابیل نیستم...
می‏دانی...
گلوگاه فریاد را
مدت‏هاست دریده‏ام
اما
چاره‏ای
جز تپش دوباره‏ی قلب نیست...
اکنون
آیا
می شناسی مرا...؟

پ.ن اول: واقعن از اون چیزی که فک می کردم سرم شلوغ تره! از 8 صب تا 5 عصر!!!!!!!! ولی امروز یه حال اساسی کردم! یه روزنامه،تو یه ستون کامل، خبرای منو کار کرده بود!

پ.ن دوم: یه افتضاحی بود امسال ثبت نام جدیدالورودای دانشگا!!!!!! فک کن همه شون با چمدون و رختخواب پلاسن رو چمنا! یا زیر درختا!!!!!!! تازه انگار خابگا هم نمیخوان بدن!!!!!! بخبختا!

پ.ن سوم: لعنت به 63 که چسبیده بیخ ریش نداشته‏مون!!!!!! اَه! من نمیدونم به کی میدن این اتاقای طبقه پایینو!

پ.ن چهارم: این پ.ن‏ها جهت دل خودمان نوشته شده و هیچ ارزش دیگری ندارد و نخواهد داشت! بی‏زحمت بچسبید به همون پست!دی:

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 89/7/6:: 2:57 عصر     |     () نظر

درباره

آرون شید
در توضیح اسم وبلاگم همین بس که " آرون " به معنای " نیک "است. باشد که گفتارمان , پندارمان و کردارمان نیک باشد... (شید) در فرهنگ فارسی معین به معنای خورشید و روشنایی است. // اینم بگم که نه من همونیم که چش باز کردم تو این دنیا و نه این همون دنیاییه که من چش باز کردم توش
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها