این روزها
دیگر نمیدانم
چه کسی
واقعا راست میگوید ...
این روزها
فقط میدانم
چه کسی
واقعا دروغ میگوید ...
این روزها دیگر نمیدانم
حرف چه کسی راست تر لست
و یا
حرف چه کسی دروغ تر ...
واقعیت این است
که اگر علی بود
برای خاطر حفظ دین خدا هم
دروغ نمیگفت ...
واقعیت این است
که علی
چون برهانی بر مالکیت زره اش نداشت
قانون اسلام را
پذیرفت
و زره اش را
به مرد نامسلمان سپرد ...
او قانون اسلام را پذیرفت ...
او خود را در برابر قانون، مساوی با دیگران دانست ...
او به امامت خود غره نشد ...
او با زور زره اش را پس نگرفت ...
واقعیت این است
که فقط علی، علی است ...
بی شک، و لاغیر
پ.ن:در ضمن، علی یک شبه امام نشد!!!
پ.ن: حالا دیگه مطمئنم که خدا خیلی دو ستم داره...
اون دعام رو برا جوجه ی 5 ماهه گوربان برآورده کرد ...
و چند تا دعای دیگه ...
خدا از جایی ازم گرفت و از جایی بهم داد که انتظارش رو نداشتم...
به قول گوربان: خدای ما خیلی خداست ...
کلمات کلیدی: