سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جویای دانش در سایه عنایت خداوند است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]


اول اول اول:

 

دیگه برام مهم نیست...من کار خودم رو میکنم!

ولی خداییش آدم حرصش می گیره که همشهری خودش بهش بگه : دیگه دزفولی حرف نزن...حالم داره به هم میخوره!

این که دیگه جای اعتراض داره ...یا نه؟ بازم من مقصرم؟یا من اشتباه میکنم؟

اینم بگم که یه بار دیگه احدالناسی به دزفولی حرف زدن من گیر بیخود بده ،(مثه همون همشهری بی رگ!)قلم پاش رو چنون خورد میکنم که نتونه راه بره(مث همون همشهری بی رگ)!!!!!!!!!1

پ.ن:از این به بعد یگه راجع به این موضوع نخواهم نوشت!   



کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 88/8/2:: 12:42 عصر     |     () نظر

 

کودک که بودیم
 به ما می گفتند :
 پاییز که بشود ،
 برگ درخت ها
 زرد و نارنجی میشوند
 خشک میشوند ...
 میریزند ...

 می گفتند :
 هوای پاییز
 میانه است ...
 نه سرد، نه گرم
 و از باران های پاییزی هم می گفتند ...

 و من
 با خودم فکر میکردم
  

 که وقتی پاییز ما
 اینجا اینگونه نیست ،
 به ما چه مربوط
 که پاییز شهرهای بالا
 چگونه است
?    

 وقتی پاییز ما
 نه برگ خشکیده دارد ...
 نه هوای لطیف ...
 چرا هی
 توی گوشمان میخوانند :
 پاییز فلان ...
 پاییز بهمان ... ؟

 فکر میکردم 
 که مگر
 پاییز ما
 زیبا نیست
 که همه اش
 از پاییز شهرهای بالا میگویند ؟

 الان
 فکر میکنم
 که همین پاییز خودمان را
 از پاییز کلیشه ای شهرهای بالا
 خیلی ...
 خیلی خیلی دوست تر دارم ...

    پاییز جنوب رو عشقه !!!!!!!!!!!!!!!!!!

 پ.ن: رسپیناد یک نام باستانی ایرانی، به معنای پاییز است .


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 88/8/2:: 12:42 عصر     |     () نظر

در تکمیل و ادامه ی پست قبلی و به دنبال حوادث ناخوشایندی که پریروز اتفاق افتاد در همین باب، به این نتیجه رسیدم که به درک ! به من چه! بذار از بین بره! من چرا حرص بخورم؟ عیسی به دینش ، موسی به دینش!

ولی آدم حرصش می گیره که همشهریش بهش بگه :دیگه دزفولی حرف نزن، حالم داره به هم میخوره!

اون وقت حالش از لری حرف زدن هم اتاقیام به هم نمیخوره...خو این توهین نیست؟خو حالش به هم بخوره هم نباید بگه!!!

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 88/7/30:: 5:31 عصر     |     () نظر

<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره

آرون شید
در توضیح اسم وبلاگم همین بس که " آرون " به معنای " نیک "است. باشد که گفتارمان , پندارمان و کردارمان نیک باشد... (شید) در فرهنگ فارسی معین به معنای خورشید و روشنایی است. // اینم بگم که نه من همونیم که چش باز کردم تو این دنیا و نه این همون دنیاییه که من چش باز کردم توش
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها