سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیش از آن است که به شمار در آید، پس از هر چیز نیکوترینش را برگیر . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 

پشت سر هم می‌زد: یک.دو.یک.دو... خدا میدونه چند بار... نشمردم. اونقدر سریع و محکم می‌زد که... .
حس می‌کردم پام رو زمین نیس، سرم گیج می‌رفت، چشام تار می‌دید، اصن تو حال خودم نبودم. به تنها چیزی که فک می کردم این بود که: مگه نه بیشتر از سه ضربه‌ی ممتد، خطاس؟ په چرا داور خطا نمیگره؟ چرا خطا نمیگیره که تموم بشه؟اَه!
وقتی داور دستش رو بلند کرد که کات بده، یه نفس راحت کشیدم: احمق... به تو هم میگن داور؟
یه نگا به طرف کردم: یعنی اینجا هیشکی نمیدونه که بیشتر از سه ضربه خطاس؟
یه مثال دیگه‌ش فیلم حلقه‌س ( البته اونی که چینیا ساختن). اون سکانسش که دختره تو چاه افتاده بود و ...! نمیگم دیگه... وللش!

الان من دقیقن همون حالی رو دارم که 9سال پیش داشتم... با این تفاوت که الان هیچ داوری نیست که بخواد کات بده... .

توضیح نوشت: کامنتای پست قبل رو به جز همون 4-5 تای اول، نخوندم... و نخواهم خوند. کامنتا الان عمومیه و ازین به بعد هم کامنتای خصوصی رو نمیخونم. الانم کشف کردم که میشه کامنتینگ پارسیبلاگ رو بلوک کرد!

محض ِخودم: هیچوقت فک نمیکردم یه روز بشینم پهلوی یکی از بلاگرهای دختر دزی که آشنا دربیاد و کلی با هم حرف بزنیم! پنج شنبه روز تاثیرگذاری بود! مرسی از باعث و بانی‌ش!


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 90/1/12:: 4:31 عصر     |     () نظر

درباره

آرون شید
در توضیح اسم وبلاگم همین بس که " آرون " به معنای " نیک "است. باشد که گفتارمان , پندارمان و کردارمان نیک باشد... (شید) در فرهنگ فارسی معین به معنای خورشید و روشنایی است. // اینم بگم که نه من همونیم که چش باز کردم تو این دنیا و نه این همون دنیاییه که من چش باز کردم توش
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها