سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند مرا سخت گیر و آزاردهنده برنینگیخت؛ بلکه مرا آموزگاری آسان گیر برانگیخت . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]


دارم صاف رو خط افق میرم بدون اینکه حتا به دور و برم نیگا کنم... اینو دوس ندارم. درسته که میگذره، ولی مهمه چطور... خیییلی!

مهم نیس که ظرفیت گرمایی فشار ثابت رو از کودوم راه حساب کردم یا کودومش درسته و مهمتر اینکه سر جلسه فمیدم که واویلا...از 9 فصل صنایع، شیش فصل میانترم حذف نشده!!
مهم نیس که  شیش و نیم نمره غلط فقط خودم از تو برگه آلی فلزی پیدا کردم. حالا بماند بقیه ش! 
مهم نیس که بدترین امتحان معارف تاریخ زندگیمو دادم و مهم نیس که خطر اصلی هنوز به شدت احساس میشه...

حالا چشام فقط رو به در و دیوار باز میشه... رو به همون پوستر هری پاتری که خودم ترم پیش چسبوندمش به دیوار روبروی تخت بالا و از ترم یک باهامه. رو به در همون اتاقی که وختی باز میشه میری تو دیوار و باس یه متری چپ چپی بری تا برسی به آسمونِ خوابگاه دورسازی که وسطش نخل و حوض هست! یا رو به همون دیوارایی که هیچ دری توشون نیست و نور هیچوخ نمیتابه بهشون... یا رو به پنجره ای که همیشه پرده های چرکیش کشیده س!
حالا هی که باهام حرف میزنی حس نمیکنی حواسم یه جای دیگه س و نیازی به "هییی با تو ام!" نداری که منو از هزارتوی بی سر و ته فکرایی که نه آرزوَ ن، نه هدف و نه حتا نتیجه، بکشی بیرون!
حالا دستام فقط صفحه هایی رو ورق میزنن که هیچ ربطی به من ندارن... یه جورایی خلع سلاح!
حالا دیگه تو هم میدونی که همه این چیزایی که اونقد بهونه شونو می گیرم تا یه روز بخرمشون، واقعن بهونه ن.

روزای بدی نیس، خوب هم نیس، میونه هم نیس! اصن هیچی نیس... این توووو هیچی نیس! همش هم منتظر نیستم تموم بشه..


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط آرون شید 90/10/27:: 11:44 عصر     |     () نظر

درباره

آرون شید
در توضیح اسم وبلاگم همین بس که " آرون " به معنای " نیک "است. باشد که گفتارمان , پندارمان و کردارمان نیک باشد... (شید) در فرهنگ فارسی معین به معنای خورشید و روشنایی است. // اینم بگم که نه من همونیم که چش باز کردم تو این دنیا و نه این همون دنیاییه که من چش باز کردم توش
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
پیوندها
لیست یادداشت‌ها
آرشیو یادداشت‌ها